برچسب (tag) چیست؟ چه تفاوتی با هشتگ و دسته دارد؟
اگر با فضای سایت و انواع CMSها آشنایی داشته باشید، احتمالا با دستهبندی و تگ آشنایی دارید. انتخاب دسته و برچسب یکی از پرچالشترین موضوعات سایت و سئو سایت به حساب میآید. اگر هردوی اینها با بررسی به درستی انتخاب شوند قدرت زیادی را به سایت شما میدهند. در ادامه همراه باشید تا درمورد تگ و دسته بیشتر بخوانیم:
- برچسب (Tag) چیست؟
- تاریخچه تگ
- هدف از تگینگ (Tagging) چیست؟
- تفاوت تگ و دسته
- تفاوت تگ و کلمه کلیدی
- برچسبگذاری اشتباه چه مشکلاتی ایجاد میکند؟
- نکات مهم در مورد تگ و دستهبندی
- 3 دلیل برای اهمیت تگ و دسته
- تفاوت هشتگ در شبکههای اجتماعی با برچسب در وب و سئو
- با برچسبهای اضافه چه کار کنیم؟
برچسب (Tag) چیست؟
تگ یا برچسب، اصطلاحی است که به یک اطلاعاتی اختصاص داده میشود تا به توصیف آن کمک کند. محتوا را با جزئیات بیشتری توضیح میدهد و آن را با سایر نوشتهها مرتبط میکند. اگر با سیستمهای مدیریت محتوا (CMS) مانند وردپرس کارکرده باشید در بخش نوشتهها با قسمت برچسب برخورد داشتهاید. میتوانید برچسبهای موردنیاز خود را تعریف کنید. موقع نوشتن مقاله و نوشتههایتان، تگها را برای هر پست به صورت جداگانه انتخاب کنید.
هر تگ، یک صفحه جدید در سایت ایجاد میکند، ایندکس میشود، رتبه میگیرد و به وبسایت ترافیک میآورد. دقت کنید که بیجهت تگ به سایت اضافه نکنید. برای هر تگ مثل کلمات کلیدی باید فکر کرد.
انتخاب تگ، بستگی به سایت، موضوع و محتوای آن دارد. مثلا تگ فوتبال در یک خبرگزاری عمومی ممکن است تگ مناسبی باشد ولی در یک سایتی که موضوع اصلی آن در مورد فوتبال است، استفاده از تگ فوتبال باعث ایجاد رقابت با کل سایت میشود و برای سایت مضر است.
تاریخچه تگ:
برچسبگذاری یک نوآوری اینترنتی پیشگامانه نیست، بلکه یک مفهوم مهم از وب مدرن است. در ابتدای وب 2.0، زمانی که نشانکگذاری اجتماعی (Social Bookmarking)، اشتراکگذاری تصویر و سایتهای رسانههای اجتماعی رواج یافت، برچسبگذاری اهمیت پیدا کرد. هر کاربر میتوانست برای موضوعی که میخواند تگ تعریف کند.
شاید ما نتوانیم دقیقا بگوییم چه میخواهیم اما مطمئنا قبل از ما گروهی دیگر خواستۀ ما را بیان کردهاند و میتوانیم از تجربۀ آنها (تگگذاری) کمک بگیریم.
هدف از تگینگ (Tagging) چیست؟
هدف از تگگذاری این است که نوشتههای مرتبط را به هم لینک دهیم. وقتی کاربر به انتهای متن رسید، علاقه دارد نوشتههای مرتبط با آن موضوع و محتوا را بخواند. روی تگها کلیک میکند و لیستی از مطالب مرتبط با آن تگ را مشاهده و برحسب نیاز و علاقه مطالعه میکند.
تفاوت تگ و دسته
دسته
- دستهها نسبت به تگ عمومیتر هستند
- دستهها سایت را توضیح میدهند
- اغلب همان چیزی هستند که در منوها میبینیم
- با مرور دستههای سایت، متوجه فعالیت آنها میشویم
- یک سایت حتما دسته دارد
- دستهها، زیردسته دارند
- در ساخت دسته محدودیت وجود دارد
تگ
- نوشته را توضیح میدهد
- با مرور تگها اغلب متوجه فعالیت آن نمیشویم
- زیرتگ ندارد
- سایت میتواند هیچ تگی نداشته باشد
- نبود محدودیت در تگگذاری
تفاوت تگ و کلمهکلیدی
برای اینکه نوشتۀ شما طبیعی باشد، نمیتوانید هر تعداد کلمهکلیدی را در آن قرار دهید. اما میتوانید هر تعداد تگ در آن استفاده کنید. با استفاده از تگ میتوان قدرت و انعطافپذیری را به نوشته داد.
برچسبگذاری اشتباه چه مشکلاتی ایجاد میکند؟
صفحات تکراری
اگر عناوین دستهبندی شما در سایت با برچسبهایی که میگذارید یکسان باشد، باعث ایجاد صفحات تکراری میشود. آنها ساختار، محتوا و لیست یکسانی دارند. به نوعی که همه این صفحات تکراری محسوب میشوند.
کنیبالیزیشن
فرض کنید محتوایی با عنوان “20 رستوران با فضای باز در تهران” دارید و برچسب “رستوران فضای باز در تهران” هم میسازید. الان این موضوع پیش میآید که گوگل آیا باید صفحه محتوای مقالهای را نمایش دهد یا صفحه برچسبی که با این عنوان ساختید.
زامبی پیج
صفحات زامبی، صفحات بیارزشی هستند که به دلیل اینکه ارزشی ندارند جایگاهی در گوگل دریافت نمیکنند ولی بودجه خزش گوگلمان را مصرف میکند. اگر صفحات برچسب یا هر نوع صفحه دیگر بیارزش در سایتتان دارید با انتخاب استراتژی مناسب میتوانید شاهد رشد سایتتان باشید.
نکات مهم درمورد تگ و دستهبندی
1- اگر مطالب زیادی دربارۀ موضوعی مشخص در دستهای منتشر کنید؛ آن دسته از صفحات ثابت و پستها مهمتر است و باید رتبه 1 باشد.
2- صفحۀ تگ و دسته باید توضیح و عکس داشته باشد.
3- تگ و دستۀ همنام نباید وجود داشته باشد.
4- تگها را با دقت انتخاب و بررسی کنید. میتوانید یکی از کلمات کلیدی را جستجو کنید. در پایان نتایج گوگل به بخش Search Ralated to نگاهی بیندازید. ایدههای خوبی خواهید یافت.
5- در صفحۀ تگ، تیتر مطلب و خلاصۀ آن را بیاورید، نه تیتر و اصل مطلب را. (برای جلوگیری از طولانی شدن محتوا و تکراری بودن)
6- به کمک سگمنتها در آنالیتیکس میتوانید بررسی کنید که ترافیک ورودی برای هر تگ چقدر است.
7- سایت شما برای کاربر است نه برای موتور جستجو. روی جلب رضایت کاربران تمرکز کنید.
8- دسته و تگ هر دو محتوای سایت را سازماندهی میکنند. دسته موضوعات کلی را نشان میدهد، مثل فصلهای کتاب. تگها را میتوانید مثل بخشهای یک کتاب در نظر بگیرید.
9- اگر یک تگ روزی آنقدر مهم شد، آن را زیردسته یک دسته قرار دهید. اگر نتوانستید تشخیص دهید که کدام زیردسته باشد، بگذارید ان تگ همچنان تگ بماند.
10- تگ ابزاری است در دست شما برای جذب ترافیک بیشتر است، با کاربرد نادرست، این فرصت را از خودتان نگیرید.
11- تعداد تگهای مناسب برای هر نوشته، 3 تا 5 عدد است.
12- حتما از تگهایی استفاده کنید که دو یا بیشتر کلمه دارد. کاربرد حروف اضافه تگها را معنادار میکند.
13- تگهایی که صفر یا یک نوشته دارند را حذف کنید. قدرت تگ در تکرار و تکرار و تکرار است. در صفحۀ تگ باید لیستی از محتواها را داشته باشید.
14- تگ محتوا را با سایر نوشتهها مرتبط میکند، البته این ارتباط داشتن کافی نیست، باید بررسی کنید آیا در آینده هم تگ تکرار خواهد شد و چنین مطالبی را خواهید داشت.
15- دسته و تگ اگر باهم کار کنند، قدرتمند هستند. یکی را به جای دیگری استفاده نکنید.
برچسبها و تگها اهمیت بسیار زیادی در سایت و نقش بسیار موثری در سئو سایت دارند.
3 دلیل برای اهمیت تگ و دسته
1- برچسبها معمولا سهم بسیار زیادی از Indexهای سایت ما را به خودشان اختصاص میدهند.
2- از برچسبها به محتوای ما لینکهای داخلی زیادی وجود دارد. که میتواند روی مدیریت کراول باجت سایت بسیار موثر باشد.
3- از محتواهای ما به صفحات برچسب ما تعداد بسیار زیادی لینک وجود دارد که قدرت زیادی به صفحات برچسب منتقل میکند. این قدرت بسیار زیاد اگر درست استفاده نشود، میتواند تبدیل به یک قدرت تخریبی شده و آسیب زیادی به سئو سایت بزند.
تفاوت هشتگ در شبکههای اجتماعی با برچسب در وب از دیدگاه میلاد صفائی
رفتار متفاوت موتورهای جستجوی گوگل با اینستاگرام یا شبکههای اجتماعی
در شبکههای اجتماعی وقتی شما یک هشتگ را سرچ میکنید یا روی یک هشتگ کلیک میکنید، مطالب مرتبط با یک هشتگ دیگر که دقیقا همان معنی را دارد، نمیبینید. مثلا اگر روی هشتگ بلاکچین کلیک کنید، مطالب مرتبط با هشتگ بلاکچین چیست را نخواهید دید. اما در رفتار موتور جستجوی گوگل اینطور نیست. اگر مردم کلمه کلیدی بلاکچین را جستجو کنند، دقیقا همون محتوایی را میبینند که در نتیجه بلاکچین چیست دیدهاند.
اگر شما هر دوی این برچسبها را در سایتتان استفاده کرده باشید، باعث ایجاد رقابت این دو صفحه خواهید شد. دو صفحه همدیگر را تخریب میکنند و قدرت رقابتی شما در هردوی اینها کاهش پیدا خواهد کرد. اما در اینستاگرام اگر هر کدام از اینها را نزنید، مخاطبان هر کدام از این هشتگها را از دست خواهید داد.
نکته: از برچسبها در وب مثل هشتگها در شبکههای اجتماعی استفاده نکنید.
مسئله نوع محتوا و ارتباطش با برچسبنویسی در وب
ما وقتی در شبکههای اجتماعی یک عبارت یا جمله را برای هشتگ یک پست انتخاب میکنیم نیازی نیست به فکر نوع محتوا باشیم، اما در وب میدانیم هر صفحه از سایتمان باید نوع محتوای آن، با نوع محتوایی که کاربر از جستجوی کلمه کلیدی مرتبط با آن صفحه انتظار دارد، تناسب داشته باشد.
به عنوان مثال کلمه کلیدی “تولید محتوا” یا “تولید محتوا چیست؟”؛ این دو کلمه کلیدی، نوع محتوای بلاگ را اقتضا میکند.
کلمه کلیدی “سفارش تولید محتوا”: یک لندینگ پیج از نوع Transactional اقتضا میکند که کاربران بتوانند خدمات مختلفی که شما ارائه میدهید همراه قیمت ببینند، ثبت سفارش کنند و …
کلمه کلیدی “مقالات بازاریابی محتوایی”: یک لیستی از مقالات را اقتضا میکند که من میتوانم از این به عنوان برچسب زیر بلاگهای خودم استفاده کنم تا وقتی کاربر سرچ کرد، صفحۀ لیست مقالات بازاریابی من را ببینند.
پس برچسب “مقالات بازاریابی محتوایی” یک برچسب است که با نوع محتوای وب تناسب دارد. اما “سفارش تولید محتوا” و “تولید محتوا” خیر. موارد قبلی نوع محتوایشان لیستی نبود و از این کلمات نمیشود به عنوان برچسب استفاده کرد. با برچسب در سایت مثل هشتگ در شبکههای اجتماعی رفتار نکنید.
ارتباط بین برچسب با محتوا (Relevancy)
در مرتبط بودن برچسب، زیادهروی نکنید! ما میدانیم برچسبهایی که در محتوایمان استفاده میکنیم باید با محتوا مرتبط باشد. اما این مرتبط بودن گاهی بیش از حد کفایت یا کمتر از حد لازم میشوند. گاهی اگر این ارتباط، ارتباط درست و مناسبی نباشد، میتواند به سئو سایت ما آسیب بزند.
مثال: شما یک محتوا دارید با عنوان “موضعگیری جناب علی دایی دربارۀ ماجرای فوت مهسا امینی”
میدانیم که برچسبهایی مثل “علی دایی” و “مهسا امینی” میتوانند برچسبهای مناسبی برای این محتوا باشند. چون نوع محتوایی که اقتضا میکنند نوع محتوای لیستی است و به اندازه لازم و کافی هم به این محتوا مرتبط هستند. اما گاهی میبینیم در سایتهای مختلف برچسبهایی استفاده میشود، مثل “موضعگیری علی دایی درمورد مهسا امینی”. عملا این برچسب نیست و خلاصهای از عنوان محتوا است.
وقتی میزان ارتباط برچسب با محتوا بیش از حد میشود، چه اتفاقی میافتد:
- نوع محتوا از حالت لیستی به حالت خبری یا بلاگ تغییر میکند.
- این برچسب از نظر Content type (نوع محتوا) برچسب مناسبی نیست.
- این ارتباط بیش از حد با عنوان باعث میشود برچسب شما با محتوایی که تولید کردید رقابت کند و کنیبالیزیشن (Canibalization) ایجاد کند.
ارتباط کمتر از حد لازم:
برای مثل برچسب “حامد اسماعیلیون” یا “گشت ارشاد” با اینکه به ماجرای فوت مهسا امینی مرتبط است ولی به محتوای ما مرتبط نیستند. ما باید برچسبهایی را انتخاب کنیم که:
- اولا با خود محتوا مرتبط باشد
- این ارتباط آنقدر زیاد نباشد که با خود محتوا رقابت ایجاد کند
از کلمات کلیدی محتوا به عنوان برچسب یا تگ استفاده نکنید
از قدیم مرسوم بود کلمات کلیدی که قرار بود در محتوا تارگت شود، به عنوان برچسب در محتوا استفاده میشد. این کار مخصوصا بعد از توسعۀ شبکههای اجتماعی تشدید شد و روش نادرستی است. در شبکههای اجتماعی ما کلمات کلیدی را به عنوان هشتگ زیر پستها استفاده میکنیم. همین باعث شد، فکر کنیم در وب هم باید کلمات کلیدی را به عنوان برچسب استفاده کنیم.
مثال: اگر شما یک محتوا تولید کردید برای تارگت کردن کیوردهایی مثل “آهنگ برای آزادی از شروین حاجی پور” یا “دانلود برای آزادی از شروین” یا کیوردهایی مشابه این؛ چون هدف جستجوی مشابهی دارند، همه قرار است یک محتوا (آهنگ) را در نتایج جستجو نمایش بدهد.
حالا اگر از همه این کیوردها به عنوان برچسب استفاده کنید؛ نتیجه این میشود که با هر کدام از این برچسبها یک صفحۀ جدید در سایت ایجاد میکنید. در این صورت، شما تعدادی صفحات داخلی متعدد ایجاد کردید که همهشان با هم در Index رقابت میکنند.
آیا این صحبتها به این معناست که ما نباید هیچ کیوردی را به عنوان برچسب استفاده کنیم؟ خیر، کیوردهایی که خود محتوا قرار است با آنها رتبه بگیرد نباید به عنوان برچسب استفاده شوند.
پس چه کیوردهایی باید برچسب شوند؟
کیوردهایی که در یک صفحۀ دیگر قرار است لیستی از محتواهای مشابه به این را در سایت ما نمایش دهند. و با جستجوی اون کیوردها کاربر انتظار داشته باشد لیستی از محتوا را ببیند. به عنوان مثال: برچسبهایی مثل “دانلود آهنگ”، “شروین حاجیپور”، “برای آزادی”
این برچسبها میتوانند برچسبهای مناسبی باشند اما برچسب “دانلود آهنگ برای آزادی شروین حاجی پور” به عنوان کیوردی که قرار است در این محتوا تارگت شود، نباید برچسب این محتوا باشد. پس از کلمات کلیدی محتوایتان به عنوان برچسب به هیچ وجه استفاده نکنید.
با برچسبهای اضافه چه کار کنیم؟
حالا این سوال پیش میآید که من تعداد زیادی برچسب و صفحه اضافی دارم، با آنها باید چه کاری انجام دهم؟ دو حالت پیش رو هست: حالت اول: این صفحه برچسب، ایندکس شده و در نتایج گوگل در حال نمایش است. در این حالت میتوانید صفحات برچسب را به صفحه دستهبندی یا محصول مدنظر که میخواهید جایگاه بگیرد ریدایرکت 301 کنید. حالت دوم: این صفحه ایندکس نشده است. در این حالت هم این امکان را دارید با توجه به اینکه ایندکس نشده است، صفحه را حذف نمایید.
جمعبندی:
برچسبگذاری مکانیزم زیربنایی وب مدرن است که توسط غولهای فناوری مانند توییتر و گوگل برای کمک به الگوریتمهای شخصیسازی آنها استفاده میشود. حتی در این صورت، اگر با بهترین شیوههای سئوی فنی و کیفیت محتوا ادغام نشود، برچسبگذاری میتواند یک مانع باشد. با این حال، اگر به درستی انجام شود، برچسبگذاری برای سئو میتواند تلاشهای بهینهسازی ارگانیک را با نتایج کم تلاش برای سایتهای ناشر بهبود بخشد.
فریبا جان ممنون از مقاله خوبت بسیار جالب بود من تصوری که نسبت به تگ ها در سایت داشتم با کاربردش در شبکه های اجتماعی یکسان بود. تاره متوجه موضوع شدم 😅
قربانت. دقیقا خیلیها با همین تصور مشابهی که دارند، از تگ در وب استفاده میکنند و ضربه میخورند.
سلام عزیزم
کلی از خوندن مطالب سایتت لذت میبرم. اونقدر خوب توضیح دادی که غرق میشوم و وقتی به خود می آیم مقاله تمام شده است. قلمت موفق ومانا
سلام نداجان. خوشحالم که کنارمون هستی. وای ندا من ذوقزده میشم کامنتای تو رو میخونم. انقدر که انرژی خوبی داری. مرسی مرسی😍❤
مطلب جامع و مفیدی بود. من تا حالا فرق هشتگ و برچسب رو نمی دونستم با توضیحات شما متوجه شدم که خیلی از برچسب هایی که تو سایتم دارم اشتباهه و باید اصلاح بشن
ممنونم ازت لیلاجان. خود منم تصور اشتباهی داشتم تا چندوقت پیش. یکی بهم تلنگر زد که چقدر سایتت صفحات مشابه داره بخاطر استفاده از همین تگهایی که به اشتباه ازش استفاده کرده بودم. دیگه این شد که رفتم و بیشتر خوندم ازشون. البته هنوزم دانش کافی ندارم چی درسته و چی نه. تا به اطمینان کافی نرسم ترجیح میدم استفاده نکنم ازشون☺
سلام فریبای عزیز و ممنون از مقاله مفیدت💝
من با علم به اینکه برچسب و کلمهکلیدی دو چیز متفاوتن،فکر میکردم که هر دو رو باید نوشت تو سایت.
اما تو سایت فقط قسمت نوشتن برچسب وجود داشت و نگم بهت چقدر این در و اون در زدم که بفهمم مکان وارد کردن کلمه کلیدی کجاست.😂
تو مقالهت خیلی خوب توضیح دادی. من چندتا مقاله راجع به این دو مساله خونده بودم اما چیزی دستگیرم نشد.
حالا برداشتم از مقالهت این میشه:
کلمه کلیدی تو متنه و ما نباید کلمه کلیدی که ازش استفاده کردیم رو بعنوان برچسب استفاده کنیم.
مثلن اگر من راجع به حجاب حرف زدم توی پستی، نباید از «حجاب» بعنوان برچسب استفاده کنم. باید از کلمهای که حجاب رو توصیف میکنه استفاده کنم.
تا سئو سایتم بالا بره؟
درست متوجه شدم یا برم برای بار سوم مقالهتو بخونم. 😅
قبول داری سئو خیلی سخته. دو ساله دارم تو ابتداییترین چیزاش لنگ میزنم🙈 چقدر بهت حسودیم شد اینا رو همه رو بلدی.🥺
اول تشکر از خودت که انقدر خوبی 😍. منم گاهی انقدر چرخ میزنم تو سایت تا یه چی رو بفهمم چی به چی هست 😁، پس تنها نیستی. خب برچسب رو که متوجه شدی کجا تعریف میکنیم. کلمهکلیدی رو هم اگر افزونه یواست رو نصب کنی، اونجا میتونی کلمه کلیدی رو تعریف کنی برا هر پست و یه سری اطلاعات دیگه برای پستت که کلا برای سئو مهمه. درمورد افزونه سرچ کن بیشتر بخون. بله درسته کلمات کلیدی متنمون رو نباید به عنوان برچسب استفاده کنیم. سئو هم درسته سخته ولی خب کمکم نکات مهمش رو میتونی وقت بذاری و یادبگیری. از سایتهایی که خیلی ساده گفتن شروع کن تا به بحثهای تخصصیتر برسی. تو میتونی من میدونم ❤😉
مرسی عزیزم 😍💝
مطلب مفیدی بود. یه نکته هم من اضافه میکنم: وقتی صفحهای رو تگ میکنیم، کلمات کلیدی اون صفحه با کلمه کلیدی صفحهی ما نباید یکی باشه.
فریبا جان مقالاتت خیلی کاملن اما پیشنهادم اینه برای اینکه موثرتر باشه بر مخاطب در دو یا حتا پست مجزا مطرح بشن. مثلن همین مطلب گنجایش این رو داشت که سه تا پست مجزا باشه. نه به لحاظ طولانی بودن؛ به دلیل تمرکز بر روی مطالب و دقت بر اونها. این صرفن یک پیشنهاد از یک مخاطبه. 🙏🏻❤🥰
مرسی ازت زهراجون. آره فکر خوبیه و اونم یه مدله. دو تا اصطلاح داریم برای مقاله، پیلار و کلاستر. خواستم با کامل بودن توضیحات، مقاله، یه مقاله پیلار باشه. ولی خب پیشنهاد توام خوبه. میشه گاهی به چندقسمت هم تقسیم کرد. مرسی از پیشنهادت 😍👌
ممنون فریبا جون از مطالب مفیدتون
پویا و پرانرژی باشین🙏
ممنونم، سلامت باشید❤
آروم آروم می خونه که برام جا بیوفته.
ممنون از اطلاعات مفید شما.
قربان شما 😁😍
باز هم یک مقاله سودمند
ممنون فریبا جان که انقدر جامع و کامل درباره یک موضوع تحقیق میکنی و می نویسی.
یه چیزی بگم بخند، کیوردها رو به جای اینکه کِی ورد بخونم، کیوِرد میخوندم، فکر کردم اصلاح خاصیه، بعد دیدم وااای😅
خیلی کار خوبی میکنی که مثال میاری، چون اغلب پرش ذهن داریم و مطالب تخصصی نیاز به تمرکز بیشتر داره، اما مثال خیلی راحت میزنه تو خال.
میتونی یه کاری بکنی همون اول مقاله از مثال شروع کنی.
عزیزم 😁😍. اشکالی ندارهُ میدونی اشتباه از منم هست باید تو پرانتز انگلیسی این کلمات رو بنویسم. مرسی که گفتی بهم. درسته مثال خیلی کمککننده است. همینطور عکس. باشه چشم تا بتونم مثال زیاد مینویسم برای فهم بیشتر مطالب تخصصی ❤👌
اره ما همه تگ ها رو یکی می کنیم اینجا و بقیه جاها
ممنون روشن شدیم
بله درسته و باید حواسمون باشه در انتخاب. مرسی از شما ❤
چقدر مطالبتون عالیه فریباجان. و چقدر هم بهشون نیاز داشتم. 😃✌🏻
خوشحالم کاربردیه. مرسی از خودت ❤
واووو
خیلی خوب بود
مخصوصا بخش هشتگها و تفاوتش رو خیلی خوب درک کردم
من خیلی تو این زمینهها هیچی نمیدونم، باید یه فکری به حال خودم بکنم
مرسی یاسمینجان ❤. دقیقا همینطوره که وقتی مطلب رو درک میکنی خیلی حس خوبی داره آدم 😍. کمکم انشاله کنارهم یاد میگیریم
فریبا جان مقاله تون بسیار مفید وعالی بود. ممنون از شما. موفق باشی عزیزم.
مرسی از خودت که وقت گذاشتی و خوندیش ❤
مرسی برای بیان مقالهی کاربردیت. من یادمه یه بار که میخواستم تفاوت کلمهکلیدی رو با تگ بدونم به این پاراگراف رسیدم که «کلمات کلیدی در واقع بخشی از محتوا هستند و برای تشخیص اینکه محتوا در مورد چیست استفاده می شوند. از طرف دیگر، برچسب ها فقط توسط سازنده محتوا قرار می گیرند تا توصیف کنند که محتوا چیست و به چه چیزی مربوط می شود. ممکن است در همان صفحه محتوا ظاهر شود، اما بخشی از آن نیست.»
قربانت محبوبهجان. و ممنون از اینکه نکته کاربردی رو با ما به اشتراک گذاشتی از مطالعاتت👌❤